ابتدا تصمیم گرفت، سرنوشت خود را از برادران ناتنی پدری که بیمهری بسیار دیده بود، جدا سازد و همت به تغییر نام خانوادگی خود در قالب شناسنامهای مطهر و نیکو نمود.
حتی انتخاب وی نشانگر جوش و خروش خستگی ناپذیرش برای کار بود. کاریابی
در آن زمان که شهر تهران در حال توسعه و آبادانی بود کار ساخت و ساز هم رونق بسیار یافت. او که در این زمان یکی دو شغل را امتحان نموده بود جوشش را در بنا وساختمان سازی یافت. با جدیت تمام هم کار میکرد و هم میآموخت.
هیچگاه از کسب دانش معماری نزد اساتید فن غافل نبود و به آموختن نقشه کشی طبق اصول مهندسی پرداخت. « او همیشه نقشههایش را خود میکشید.» در نتیجة ارائة کار خوب به مردم لیاقت و استادی کمنظیر و ذاتی و صحت عملش مورد توجه عدهای از افراد سرشناس وقت قرار گرفت و به او پیشنهادات همکاری بسیار میشد. تا چندین سال به این شکل ادامه یافت.سرش پر از طرح و ایدههای نو بود.
خواستههای عجیب داشت.
باعث حیرت تیم کاریاش میشد.
« پنجاه سال پیش اولین پکیج دیواری را طرح ریزی و در بنا به کار گرفت. که باعث حیرت اطرافیان و عدم درک صنعت گران آن زمان از آنچه که او میخواست بود. تلاش او برای بهکار گیری تجربه و علم او را وا میداشت با شتاب بهسوی پیشرفت هرچه سریعتر گام بردارد. »
تا اینکه تصمیم گرفت باتلفیق هنر معماری سنتی و معماری جدید که به سبک غربی به تازگی در ایران مد شده بود به مطالعه و سفرهای پی در پی به شهرهای معروف
معماری ایران و سفرهای بسیار بهخصوص به ایتالیا و فرانسه به تجربیات معماری خود میافزود.
نتیجة مطلوبی که از تلفیق این دو هنر باهم به دست آورده بود باعث شد از وابستگی به غیر دست برداشته و بهطور مستقل به کارش وسعت بخشد، همینطور هم شد.
سرانجام با سرعتی بیش از تصور در سراسر تهران شهرتی بزرگ و بهسزایی بهدست آورد و ناماور رشتة معماری زمان خود شد. به حمدالله مال و مکنت بسیاری کسب کرد و در تفرش به خرید ملکی واقع در فم و مزرعة بزرگی معروف به آیدغدی علاقهمندی خود را به موطن و مردمش به رخ کشاند.
پس از چندی به خرید یکپارچه آبادی بهنام دیهگاه که دارای آب و قنات سرشاری بود همت گماشت، آب آن به مصارف مردمی اختصاص یافت.
اما این تازه آغاز بازگشت کاریابی به موطن عزیزش بود