مردم قدیم شهر میگویند:
« او سالها پیش با خدای خود عهد کرده بود که در صورت موفقیت در کارهایش بیمارستانی جهت تامین بهداشت و رفاه حال مردم تفرش بسازد. در سال 1330 مصمم شد به این نیت خیرخواهانه و عهدی که با خداوندگار خویش بسته بود جامة عمل بپوشاند.
برای ساختن بیمارستان و تعیین محل مناسب با چند تن از بزرگان با تجربه و معتمدان به مشورت نشست، همه نظر دادند بیمارستان بین دو محلة فم و طرخوران که تردد برای احالی هر دو آسان باشد.
بلافاصله اقدامات را شروع کرد و محل مناسب خریداری شد.
چون آن زمان جادة تفرش خاکی و گردنههای پر نشیب و فراز داشت و قابل عبور برای کامیونهای سنگین نبود، لذا تهییه مصالح ساختمانی بسیار مشکل و گران تمام میشد، به تفحص پرداختند و محلی را که از لحاظ خاک برای پختن آجر مناسب تشخیص داده شددر نظر گرفتند.
یکی از اهالی با همت تاسیس کارخانة آجر را پذیرفت و بدین ترتیب آجر مصرفی بیمارستان از داخل تامین گردید و بالاخره بیمارستان پنجاه تختخوابی که برای آن موقع تفرش نسبتا کافی بود ساخته شد.
در سال 1336 طی مراسمی به وزارت بهداری تحویل و مورد بهره برداری قرار گرفت. و مردم دردمند دعا گوی بانی آن بودند. متاسفانه پس از چندین سال بیمارستان بهصورت دیگری درآمد و ساختمان ن در اختیار هنرستان قرار گرفت.
آثار و خدمات اشخاص خیر و نیکو کار باید برای همیشه باقی بماند و نام آنها نباید هیچوقت از اذهان مردم برود تا انجام کارهای خیر و عامالمنفعه در بین مردم و آیندگان متوقف نگردد.
هرکه خیری کرد و وقوفی گذاشت
رسم خیرش همچنان برجای دار