شهر من تفرش

شهر من تفرش

۱۳۸۷ اسفند ۱۵, پنجشنبه

بازگشت کاریابی تازه به تفرش





ابتدا تصمیم گرفت، سرنوشت خود را از برادران ناتنی پدری که بی‌مهری بسیار دیده بود، جدا سازد و همت به تغییر نام خانوادگی خود در قالب شناسنامه‌ای مطهر و نیکو  نمود.

حتی انتخاب وی نشان‌گر جوش و خروش خستگی ناپذیرش برای کار بود. کاریابی

در آن زمان که شهر تهران در حال توسعه و آبادانی بود کار ساخت و ساز هم رونق بسیار یافت. او که در این زمان یکی دو شغل را امتحان نموده بود جوشش را در بنا وساختمان سازی یافت. با جدیت تمام هم کار می‌کرد و هم می‌آموخت.
هیچ‌گاه از کسب دانش معماری نزد اساتید فن غافل نبود و به آموختن نقشه کشی طبق اصول مهندسی پرداخت. « او همیشه نقشه‌هایش را خود می‌کشید.» در نتیجة ارائة کار خوب به مردم لیاقت و استادی کم‌نظیر و ذاتی‌ و صحت عملش مورد توجه عده‌ای از افراد سرشناس وقت قرار گرفت و به او پیشنهادات همکاری بسیار می‌شد. تا چندین سال به این شکل ادامه یافت.سرش پر از طرح و ایده‌های نو بود.

خواسته‌های عجیب داشت.
باعث حیرت تیم کاری‌اش می‌شد.

« پنجاه سال پیش اولین پکیج دیواری را طرح ریزی و در بنا به کار گرفت. که باعث حیرت اطرافیان و عدم درک صنعت گران آن زمان از آن‌چه که او می‌خواست بود. تلاش او برای به‌کار گیری تجربه و علم او را وا می‌داشت با شتاب به‌سوی پیشرفت هرچه سریع‌تر گام بردارد. »
تا این‌که تصمیم گرفت باتلفیق هنر معماری سنتی و معماری جدید که به سبک غربی به تازگی در ایران مد شده بود به مطالعه و سفرهای پی در پی به شهرهای معروف

معماری ایران و سفرهای بسیار به‌خصوص به ایتالیا و فرانسه به تجربیات معماری خود می‌افزود.


نتیجة مطلوبی که از تلفیق این دو هنر باهم به دست آورده بود باعث شد از وابستگی به غیر دست برداشته و به‌طور مستقل به کارش وسعت بخشد، همین‌طور هم شد.


سرانجام با سرعتی بیش از تصور در سراسر تهران شهرتی بزرگ و به‌سزایی   به‌دست آورد و نام‌اور رشتة معماری زمان خود شد. به حمدالله مال و مکنت بسیاری کسب کرد و در تفرش به خرید ملکی واقع در فم و مزرعة بزرگی معروف به آی‌دغدی علاقه‌مندی خود را به موطن و مردمش به رخ کشاند.




پس از چندی به خرید یک‌پارچه آبادی به‌نام دیه‌گاه که دارای آب و قنات سرشاری بود همت گماشت، آب‌ آن‌ به مصارف مردمی اختصاص یافت.

اما این تازه آغاز بازگشت کاریابی به موطن عزیزش بود